زندگی ادامه داره،خب؟

ساخت وبلاگ

تو تاریکی روی تخت نشستم با نور صفحه ی گوشیم دارم کلمه میخونم،همراه با وویس خودم( دارم سعی میکنم با صدام آشتی کنم!).حال ندارم پاشم برم چراغ رو روشن کنم،مثل شب هایی که توی تخت کتاب میخونم و دلم میخواد مثل مستربین یه تفنگ داشتم که موقع خواب به جای پاشدن از سر جام،با اون میزدم لامپ رو میترکوندم.

مامان میاد تو،چراغ رو روشن میکنه،پرده رو میکشه پایین و زیر لب یه فحشی بهم میده و میره!

24 ساعت کمه خدایی،ملت چجوری به همه چیشون میرسن؟ من چرا نمیتونم همه رو با هم منیج کنم؟!

فردا صبح تن لشم رو جمع میکنم، میرم واسه شناسنامه و کارت ملی جدید اقدام کنم،توی راه برگشت هم، چند رنگ فابریانا می خرم،میخوام برای دیوار اتاقم پروانه درست کنم،خیلی هم لوس و تین ایجر طوری ،گور بابای دنیا :-P 

پ.ن: کاش یه جا بود مخصوص چس ناله،آدم خجالت هم نمی کشید از این کار،جدی اِنی وِی؟

روز اول دانشگاه خود را چگونه گذراندید؟...
ما را در سایت روز اول دانشگاه خود را چگونه گذراندید؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bgahneveshthac بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 9 مرداد 1396 ساعت: 22:42